خاک
خاک
بيشتر طبیعت ميوه , به بافت خاك حساسيت زيادی نشان می دهند و در صورتیکه خاك دارنده ژرفا ( عمق ) و زهكشی كافی بوده و از pH قابل قبولی نيز برخوردار باشد به نیکی در آن رویش كرده جنس كافی می دهند . ولی اضطراری به تذكر است كه خاكهای سبكتر بطور معمول از خاكهای سنگينتر , كم رطوبتتر بوده و به همين دليل در فصل بهار زودتر گرم و در پاييز ديرتر سرد می شوند و زیرا از تهويه بهتری نيز برخوردارند , در صورت وجود آب و مواد غذايی كافی , فضای سبز ميوه , در آنان بيشتر رویش مینمايند .
در بررسی خاك , به مراد احداث گلشن , نكاتی كه از اولويت برخوردار میباشند : در جايگاه نخستین ژرفای خاك , در جايگاه دوم ژرفای تراز آب زيرزمينی و در رتبه سوم ميزان نمكهای محلول ( شوری ) خاك است . كمبود مواد معدنی و آلی , و تا حدودی نیز نامناسبی خاك , را میتوان با اضافه کردن مواد مورد نياز به خاك , جبران كرد . در صورتیکه كه ژرفای خاك كم باشد , می توان چنانكه در جهرم همگانی است گودالهايی با بعد ها , به نسبت بزرگ ( حدود ۲ متر ) حفر و آنرا با خاك مرغوب مالامال كرد و درخت را در آن كاشت . اما اين كار , گران تمام می شود و صرفا برای فرآوردههايی مثل مركبات كه راندمان بيشتری دارا هستند مقرون به صرفه است . تراز آب زيرزمينی را می توان با زهكشی و ميزان نمك را با شستشوی خاك كاهش بخشید كه هر دو عملياتی گران میباشند و صرفا در صورت تحمیل , به احداث گلشن در زمينی با اين ويژگیها مبادرت میكنند .
ث - آب :
بر پایه ی يك قاعده كلی هر گاه منطقهای دارنده بيش از ۷۰۰ ميلیمتر باران ساليانه , با پراكندگی يكنواخت , باشد برای رویش فضای سبز ميوه به صورت ديم مطلوب است . در نقاطی كه باران ساليانه ۷۰۰ - ۵۰۰ ميلیمتر بارندگی داشته باشند نياز به آبياری تروتمیز در سراسر فصل پرورش دارا هستند . بيشتر نقاط ايران به غیر از كرانههای دريای خزر در گروه سوم قرار دارند و در آنها تنها گياهان بسيار مقاوم در برابر كمآبی (از قبيل انگور، بادام، پسته و انجير) را میتوان به صورت ديم پرورش داد و بقيه ميوهها نياز به آبياری مرتب دارند. به دليل كمبود آب، اغلب تهيه آن احتياج به سرمايه به نسبت زيادی دارد كه بايد پيش از شروع به احداث باغ در نظر گرفته و تأمين شود. علاوه بر مقدار و قيمت آب، كيفيت آن نيز اهميت زيادی دارد زيرا آبياری مداوم يك خاك خوب با آب سنگين و يا شور، به تدريج، زمين را شور و نامناسب میسازد.
عوامل اقتصادی :
مهمترين هدف از توليد هر نوع محصول، كسب درآمد است. همين هدف بايد در كليه فعاليتهايی كه برای بالا بردن ميزان و كيفيت فرآورده انجام می شود منظور گردد، به طوری كه فرآورده باغبانی، در ضمن برخورداری از كيفيت مطلوب، برای توليد كننده نيز كمترين هزينهها را در بر داشته باشد. بطور كلی، عوامل اقتصادی مؤثر در توليد هر محصول، از جمله ميوهها را میتوان به دو گروه: سرمايهگذاری يا هزينههای توليد، و عوامل مربوط به بازار يا بازاريابی تقسيم كرد. گروه اول، هر زمان تابع شرايط خاص منطقهای بوده و به تقريب اصولی متغير دارد كه بحث در مورد آنها از حد اين سایت خارج است، ولی در مورد بازار اصولی كلی وجود دارد كه در زير بطور مختصر تشريح خواهند شد.
به گفته اقتصاددانان، ارزش يك محصول تا زمانی كه به بازار نرسيده برابر صفر است. به عبارت ديگر، حتی بهترين محصول توليد شده اگر قابل حمل به بازار نباشد و يا خواستار نداشته باشد جز ضرر چيزی عايد توليد كننده نخواهد كرد. بنابراين بايد قبل از احداث يك باغ جديد، در مورد بازار فروش محصول آينده آن مطالعه و دقت كافی به عمل آيد.
بطور كلی فرآوردههای باغبانی برای يكی از چهار منظور زير توليد ميگردند:
الف: صدور به بازارهای محلی برای مصرف تازه
ب: صدور به بازارهای دور دست برای مصرف تازه
پ: ارسال به كارخانههای كنسروسازی و ميوه خشك كنی.
ت: نگهداری در انبار و ارسال به بازار در فصل كمبود و گرانی برای دستيابی به سود بيشتر. توليد كننده، پس از گزينش نوع ميوهای كه مايل به پرورش آن است، بايد رقمی برگزيند كه در عين شرايط سازگاری با منطقه، فراخور هدف توليد هم باشد. برای مثال: محصولی كه برای بازار محلی توليد میشود بايد زودرس، پرآب و خوش عطر باشد، محصول برای بازارهای دور در درجه اول نسبت به ترابری (حمل و نقل) آسيبناپذير باشد، محصولی كه قرار است تبديل به كمپوت يا ساير فرآوردهها گردد بايد رنگ و طعم و بافت خود را پس از آزمايش حفظ كند، و ميوهای كه به انبار فرستاده میشود بايد از قدرت انبارداری خوبی برخوردار باشد.
بيشتر طبیعت ميوه , به بافت خاك حساسيت زيادی نشان می دهند و در صورتیکه خاك دارنده ژرفا ( عمق ) و زهكشی كافی بوده و از pH قابل قبولی نيز برخوردار باشد به نیکی در آن رویش كرده جنس كافی می دهند . ولی اضطراری به تذكر است كه خاكهای سبكتر بطور معمول از خاكهای سنگينتر , كم رطوبتتر بوده و به همين دليل در فصل بهار زودتر گرم و در پاييز ديرتر سرد می شوند و زیرا از تهويه بهتری نيز برخوردارند , در صورت وجود آب و مواد غذايی كافی , فضای سبز ميوه , در آنان بيشتر رویش مینمايند .
در بررسی خاك , به مراد احداث گلشن , نكاتی كه از اولويت برخوردار میباشند : در جايگاه نخستین ژرفای خاك , در جايگاه دوم ژرفای تراز آب زيرزمينی و در رتبه سوم ميزان نمكهای محلول ( شوری ) خاك است . كمبود مواد معدنی و آلی , و تا حدودی نیز نامناسبی خاك , را میتوان با اضافه کردن مواد مورد نياز به خاك , جبران كرد . در صورتیکه كه ژرفای خاك كم باشد , می توان چنانكه در جهرم همگانی است گودالهايی با بعد ها , به نسبت بزرگ ( حدود ۲ متر ) حفر و آنرا با خاك مرغوب مالامال كرد و درخت را در آن كاشت . اما اين كار , گران تمام می شود و صرفا برای فرآوردههايی مثل مركبات كه راندمان بيشتری دارا هستند مقرون به صرفه است . تراز آب زيرزمينی را می توان با زهكشی و ميزان نمك را با شستشوی خاك كاهش بخشید كه هر دو عملياتی گران میباشند و صرفا در صورت تحمیل , به احداث گلشن در زمينی با اين ويژگیها مبادرت میكنند .
ث - آب :
بر پایه ی يك قاعده كلی هر گاه منطقهای دارنده بيش از ۷۰۰ ميلیمتر باران ساليانه , با پراكندگی يكنواخت , باشد برای رویش فضای سبز ميوه به صورت ديم مطلوب است . در نقاطی كه باران ساليانه ۷۰۰ - ۵۰۰ ميلیمتر بارندگی داشته باشند نياز به آبياری تروتمیز در سراسر فصل پرورش دارا هستند . بيشتر نقاط ايران به غیر از كرانههای دريای خزر در گروه سوم قرار دارند و در آنها تنها گياهان بسيار مقاوم در برابر كمآبی (از قبيل انگور، بادام، پسته و انجير) را میتوان به صورت ديم پرورش داد و بقيه ميوهها نياز به آبياری مرتب دارند. به دليل كمبود آب، اغلب تهيه آن احتياج به سرمايه به نسبت زيادی دارد كه بايد پيش از شروع به احداث باغ در نظر گرفته و تأمين شود. علاوه بر مقدار و قيمت آب، كيفيت آن نيز اهميت زيادی دارد زيرا آبياری مداوم يك خاك خوب با آب سنگين و يا شور، به تدريج، زمين را شور و نامناسب میسازد.
عوامل اقتصادی :
مهمترين هدف از توليد هر نوع محصول، كسب درآمد است. همين هدف بايد در كليه فعاليتهايی كه برای بالا بردن ميزان و كيفيت فرآورده انجام می شود منظور گردد، به طوری كه فرآورده باغبانی، در ضمن برخورداری از كيفيت مطلوب، برای توليد كننده نيز كمترين هزينهها را در بر داشته باشد. بطور كلی، عوامل اقتصادی مؤثر در توليد هر محصول، از جمله ميوهها را میتوان به دو گروه: سرمايهگذاری يا هزينههای توليد، و عوامل مربوط به بازار يا بازاريابی تقسيم كرد. گروه اول، هر زمان تابع شرايط خاص منطقهای بوده و به تقريب اصولی متغير دارد كه بحث در مورد آنها از حد اين سایت خارج است، ولی در مورد بازار اصولی كلی وجود دارد كه در زير بطور مختصر تشريح خواهند شد.
به گفته اقتصاددانان، ارزش يك محصول تا زمانی كه به بازار نرسيده برابر صفر است. به عبارت ديگر، حتی بهترين محصول توليد شده اگر قابل حمل به بازار نباشد و يا خواستار نداشته باشد جز ضرر چيزی عايد توليد كننده نخواهد كرد. بنابراين بايد قبل از احداث يك باغ جديد، در مورد بازار فروش محصول آينده آن مطالعه و دقت كافی به عمل آيد.
بطور كلی فرآوردههای باغبانی برای يكی از چهار منظور زير توليد ميگردند:
الف: صدور به بازارهای محلی برای مصرف تازه
ب: صدور به بازارهای دور دست برای مصرف تازه
پ: ارسال به كارخانههای كنسروسازی و ميوه خشك كنی.
ت: نگهداری در انبار و ارسال به بازار در فصل كمبود و گرانی برای دستيابی به سود بيشتر. توليد كننده، پس از گزينش نوع ميوهای كه مايل به پرورش آن است، بايد رقمی برگزيند كه در عين شرايط سازگاری با منطقه، فراخور هدف توليد هم باشد. برای مثال: محصولی كه برای بازار محلی توليد میشود بايد زودرس، پرآب و خوش عطر باشد، محصول برای بازارهای دور در درجه اول نسبت به ترابری (حمل و نقل) آسيبناپذير باشد، محصولی كه قرار است تبديل به كمپوت يا ساير فرآوردهها گردد بايد رنگ و طعم و بافت خود را پس از آزمايش حفظ كند، و ميوهای كه به انبار فرستاده میشود بايد از قدرت انبارداری خوبی برخوردار باشد.
برچسب ها : ,